گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیر معزی

ای شهریارِ گیتی ای پادشاهِ عالم

صاحبقرانِ اعظم‌ شاهنشهِ مُعَظّم

ای سنجرِ ملکشاه ای خسروِ نکوخواه

ای در جهان‌ شهنشاه ای بر شهان‌ مقدم

ای برده همت تو از روی دوستان چین

واورده هیبت تو در پشت دشمنان خم

فرعِ بزرگواری از رای توست والا

اصلِ خدایگانی از تیغ توست محکم

پر جشن توست زاوُل پر جوش توست کابل

وز تیغ توست غُلغُل در مُولتان و جیلَم

یزدان ز توست راضی ایمان به توست باقی

دولت ز توست عالی ملت به توست خرم

اعقاب را ز فرّت جاه است تا به محشر

و اسلاف را ز نامت فخرست تا به آدم

اندر مصاف رزمت ضیغم شود چو آهو

واندر حریم عدلت آهو شود چو ضِیغم‌

با جود تو گشاید درهای خُلد رضوان

با عدل تو ببندد مالک درِ جهنم

شاهی و شهریاری مردی و کامکاری

رادی و بردباری هر شش تو را مسلم

آنجا که رزم سازی در تن ‌کرا بود دل

وانجا که نرم سازی در دل کرا بود غم

ممدوح چون تو باید تا مدح و آفرینت

هر چند بیش گویم با قَدرِ تو بود کم

بر ملک و دولت تو دستور توست میمون

چونانکه بود آصف بر ملک و دولت جم

بر تخت پادشاهی تاج پدر تو داری

او نیز در وزارت دارد کفایتِ عَمّ

چشم جهان نبیند تا دامنِ قیامت

شاهی چو تو مُعَظّم صَدری چو او مکرم

تا در طِباع‌ باشد با شیر ساخته می

تا در سماع باشد با زیر ساخته بم

زیر مراد بادت چونانکه هست گیتی

زیر رکاب بادت چندانکه هست عالم

بر مژدهٔ فتوحت نصرت شده پیایی

بر شادی صبوحت ساغر شده دمادم

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
امیر معزی

فرخنده باد و خرم نوروز شاه عالم

سلطان تاجداران تاج تبار آدم

عالی جلال دولت باقی جمال ملت

دارندهٔ زمانه شاهنشه معظم

از تخت و خاتم آمد آرایش بزرگان

[...]

انوری

ای رایت رفیعت بنیاد نظم عالم

وی گوهر شریفت مقصود نسل آدم

برنامهٔ وجودت شد چار حرف عنوان

کان چار حرف آمد پس چار طبع عالم

هم نام فرخت را زی نامه برد عیسی

[...]

مجیرالدین بیلقانی

اشرب مع الندامی فی روضة الخزامی

فالصبح قد تبدی والریح قد تنسم

ای دلربای ساده برگیر جام باده

دل خستگان غم را از باده ساز مرهم

یا معدن الملاحه الراح منک راحه

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مجیرالدین بیلقانی
مولانا

بازآمدم خرامان تا پیش تو بمیرم

ای بارها خریده از غصه و زحیرم

من چون زمین خشکم لطف تو ابر و مشکم

جز رعد تو نخواهم جز جعد تو نگیرم

خوشتر اسیری تو صد بار از امیری

[...]

ناصر بخارایی

یا ساقی الکریم سوقی بماء کرم

هل للتراب حظ من جرعة الکرام

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه