صبح الهدی تجلی من مشرق المدام
فاشرب بلا غرامه کاسا مع الغرام
بی بادهٔ مصفا صوفی صفا ندارد
جامی تمام درکش صوفی که ناتمامی
من راحه سکرنا من راحه شکرنا
من روحه یروح روح الی المشام
با طیب نفس باید خوش سوختن بر آتش
گر همچو عود ما را بوئی بود ز خامی
یا ساقی الکریم سوقی بماء کرم
هل للتراب حظ من جرعة الکرام
من نقش نام خود را شستم به آب دیده
با نام نامی تو ننگ است نیک نامی
انالخمار داء خمر له دواء
یا عالجا لداء دوّر علی المدام
گر دست دوستان را گیری به رغم دشمن
گیریم از دهانت کامی به دوستکامی
ناصر به وصل و هجران آسودگی ندارد
من بُعدکم ملالی فی قُربکم ملامی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و نوشیدن شراب معنوی و عمیق است. شاعر از صبح و روشنی میگوید که به نوعی تجلی الهی است و دعوت به نوشیدن بدون غم و اندوه میکند. او به صوفیانی اشاره دارد که بدون شراب نمیتوانند صفا داشته باشند و بر اهمیت خوشبختی و شادی از طریق عشق و وصل تأکید میکند. همچنین اشاره دارد که هر چه بیشتر از نامی نیک و خوشبو دور شود، به بهتر شدن وضعیت خود نزدیکتر میشود. در نهایت، به دوستی و صمیمیت میان دوستان و اهمیت آن در زندگی اشاره میکند و میگوید که جدایی از محبوب هیچ آسودگیای به همراه ندارد.
هوش مصنوعی: صبح هدایت و روشنی از سمت مشرق شراب نمایان شده است، پس بدون هیچ هزینهای، جامی از عشق بنوش.
هوش مصنوعی: بدون شراب خالص، صوفی هیچ صفایی ندارد. صوفی که نتواند به تمام معنا درک کند، جامی خالی است.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی احساساتی را نسبت به سرخوشی و شکرگزاری بیان میکند. شاعر از حالتی شیرین و روحافزا سخن میگوید که ممکن است روح او را تسخیر کرده باشد. او به شکرگزاری و نوعی دوگانگی در احساسات خود اشاره دارد، جایی که لذت و سرخوشی توأم با شکرگزاری را تجربه میکند، و در عین حال به محبوبی اشاره میکند که وجودش مانند عطر به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانیم به زیبایی و راحتی در آتش بسوزیم، باید با روحی آرام و راضی این کار را انجام دهیم. چرا که اگر مانند عود باشیم، بوی خوشی از خود ساطع میکنیم و این بخاطر خامی و ناپختگی ما نیست.
هوش مصنوعی: ای ساقی مهربان، بادهای از کرم و generosity ببر، آیا خاک هم سهمی از جرعههای نیکان دارد؟
هوش مصنوعی: من نام خود را با اشکهایم شستم، زیرا در برابر نام بزرگ و شناختهشده تو، نیکنامیام به هیچ وجه ارزشی ندارد.
هوش مصنوعی: شراب، بیماری است و دارویی برای آن وجود دارد، ای درمانگر این بیماری، همواره به دنبال شراب باش.
هوش مصنوعی: اگر دست دوستان را بگیریم، میتوانیم دشمنان را ناامید کنیم و از گفتار تو به خوشحالی دوستان دست یابیم.
هوش مصنوعی: ناصر در پی ارتباط و جدایی، آرامش ندارد. فاصلهات برایم ملالی ندارد، زیرا در نزدیکیات نیز عذابی احساس میکنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.