فدایت شوم؛ در محضر جمال اسلام، ملاذانام، میرزا حبیب الله از تکسر مزاج عزیزت رازی رفت. نیازمندانه دعای صحت را روی بر خاک و دست بر افلاک سودم و گشودم. دل را به صروف دولت منزل و استیفای عیادت انگیز و شتابی شگرف رست. ناتوان تن یاری نکرد و پای... منقطع رفتار بر نیل هوس دستیاری نفرمود.اگر به دیده انصاف در سراپای وجودم نگری جز مهر و صفا و یکتائی و ارادت خویش چیزی نخواهی دید.
امیدوارم بخشاینده هیچ سپاس آنچه در دنیا دلت خواهد بدهد، و در آخرت ولت نکند. چنانچه احوال تعلیق دو حرفی داری، چگونگی بهبود و سلامت خود را خامه در شست کن. شاید دل از پراکندگی آرام گیرد، و از آن خمخانه که بی سپاس میناومی مستی آرد جام کشد. حرره العبد ابوالحسن یغما.
و در حاشیه نامه: سرکار میرزا و هنر و صفائی و دستان عیادت را با من همداستانند، و السلام.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.