گنجور

 
یغمای جندقی

به تحقیق بدانید آنچه هست در کار معاش و معاد من به خصوص معاد من، فرزندی احمد است و آنچه نیست من اگر بر جای ملک نقاله پس از دم رحلت بر زمین کوفتن، ریسمان بر لنگ من ببندد و از پیشگاه سرکار کشته نینوا سلام الله علیه به دخمه گاه ابوحنیفه که درکات گرفتاری است اندازد، با او حرف و ایرادی ندارم. هر قدر افزون در حمایت او کوشند، هم چنان کم است. کار اندیش مردانگی و مروت باش. مرا از باطلاق گور به. گوری رهایی بخش، و او را از خلاب گرفتاری آزاد کن. ابراهیم را تازه تربیت می کنم، ترا خدا قسم دستیار من باش تا سیم مرد راستین سلسله و ساعد آستین اسلام طایفه شود.

رد مظالم و داستان حجه خود و انتقال نعش خود را اعم از حیات و ممات به اعتاب علیه کشته نینوا از سرکار طمع دارم. معین و دستیار اوباش. و مرا از این چند تشویش آزاد کن. سایر آداب وصایای مرا نیز اگر پایمرد و حامی او باشند تا پای علم سبز پاک پیمبر سپاسدار و ستایش گزار خواهم بود. من هم در خورد تاب و توان رای اندیش انجام خدمات سرکار خواهم شد چه کنم که به چاکری و بندگی سرکار در چربد. بنده خاکسار ابوالحسن یغما.

 
sunny dark_mode