×
رشحه » شمارهٔ ۷ - مطلع یک غزل
ز دوری تو دو چشمم چو رود جیحون است
شوم فدای تو، احوال چشم تو چون است
۱ بیت
رشحه » شمارهٔ ۱۴ - از یک غزل
به قید زلف تو آن دل که پای بند شود
غمش مباد که فارغ ز هر گزند شود
بلند نام تو در حسن شد خوشا روزی
که در جهان به وفا نام تو بلند شود
۲ بیت
رشحه » شمارهٔ ۲۱ - از یک غزل
به یاد روی تو بر مه شبی نظر کردم
نه اینکه رفتی و رو بر مه دگر کردم
ز دست هجر تو تا دیگری بسر نکند
تمام خاک درت را ز گریه تر کردم
۲ بیت