گنجور

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۲

 

کسی را که باشد به دل مهر حیدر

شود سرخ رو در دو گیتی به آور

ایا سروبن، در تک و پوی آنم

که: فرغند آسا بپیچم به توبر

۲ بیت
رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۶۲ - در مذمت اسب خود

 

بود اعور و کوسج و لنگ و پس من

نشته برو چون کلاغی بر اعور

۱ بیت
رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸۵

 

چو در پاش گردد به معنی زبانم

رسد مرحبا از زمین و زمانم

به صورت و نوا و بصیت معانی

طرب بخش روحم، فرحزای جانم

خرد در بها نقد هستی فرستد

[...]

۳ بیت
رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۴

 

کسی را چو من دوستگان می چه باید؟

که دل شاد دارد بهر دوستگانی

نه جز عیب چیزیست کان تو نداری

نه جز غیب چیزیست کان تو ندانی

۲ بیت
رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳۴

 

چه گر من همیشه ستا گوی باشم

ستایم نباشد نکو جز به نامت

۱ بیت
رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۱۵

 

به آتش درون بر مثال سمندر

به آب اندرون بر مثال نهنگان

۱ بیت
رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۲۴

 

به چنگال قهر تو در، خصم بد دل

بود همچو چرزی به چنگال شاهین

۱ بیت
رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۲۸

 

چرا عمر کرکس دو صد سال؟ ویحک!

نماند فزون تر ز سالی پرستو؟

۱ بیت
رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۶۲

 

چه نیکو سخن گفت یاری به یاری

که تا کی کشم از خُسُر ذل و خواری

۱ بیت
رودکی
 

رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۶۷

 

جهانا، همانا کزین بی‌گناهی

گنه کار ماییم و تو بی کنازی

۱ بیت
رودکی