گنجور

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۶

 

یگانه شو آموزگارانت را

خداوندگاران و یارانت را

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۷

 

مشو خویشتن بنده در زندگی

مکن پیش همچون خودی بندگی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۸

 

رود هرکه با تو به خشم و به کین

از او دور باش و به رویش مبین

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۹

 

امیدت به دادار دارنده بند

گزین دوستی کت بود سودمند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۰

 

به گیتی ره ایزدی توختن

بود مینوی توشه اندوختن

به راه خدا و امهرآسپند

به جان کوش تا وارهی ازگزند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۱

 

به زن راز پنهان مکن اشکار

همان کودکان را به فرهنگ دار

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۲

 

نیوشنده باش و سخن درپذیر

پس و پیش‌ پاسخ به پیمانه گیر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۳

 

مبادا ز فرهنگ و دانش جدا

زن و کودک مردم پارسا

کش آرد پشیمانی بیکران

برد بیش و تیمار و رنج گران

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۴، ۱۵

 

به بیگاه بر روی مردم مخند

زگفتار بی‌مایه لب بازبند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۶

 

مکن هیچ افسوس با مردمان

کز افسوسیانند مردم رمان

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰

 

سگالش مکن با خلج مرد زفت

مگو با دژآگاه راز نهفت

ابا خشمگین مرد همره مباش

هم آواز مرد دژ آگه مباش‌

مشو هیچ همباز پرخواسته

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۲۱

 

مشو هم‌خور و خفت‌بامست‌مرد

که آمیزش مست رنجست و درد

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۲۲

 

به بدگوهران وام هرگز مده

چو دادی بر آن خواسته دل منه

هم از بدنژادان و بدگوهران

مکن‌ وام کش هست و خشی گران

پی زر دراستد همی بر درت

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۲۳

 

مشو هیچ با مرد بدچشم یار

که بدچشم مردم نیاید به کار

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۲۴

 

به رشکاوران هیچ منمای زر

بپرهیز از سیزک بی‌هنر

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۲۵

 

چو پیدا شدت نزد شاهان فروغ

نگر تا نگویی بدیشان دروغ

سخن جز به آیین دانش مگوی

که نزد شهان باشدت آبروی

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۲۶

 

مکن گوش هرگز به مرد دروغ

که در گفته‌هایش نبینی فروغ

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۲۷

 

به بادافره اندر مشو تند و تیز

کسی را به گیتی میازار نیز

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۲۸، ۲۹

 

مشو در خورش باکسان هم‌نبرد

دل میزبان را میاور به درد

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » ارمغان بهار » فقرۀ ۳۰

 

به بیگاه کوشش مکن بهر جاه

که جاه است بسته به هنگام و گاه

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۹
sunny dark_mode