گنجور

وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱

 

باز آهنگ جنون کردیم ما

عقل را از سر برون کردیم ما

جز فنون عشق کآن آیین ماست

سربه‌سر ترک فنون کردیم ما

در طریق عشق تسلیم و رضا

[...]

وحدت کرمانشاهی
 

وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱

 

هر که از تن بگذرد جانش دهند

هر که جان درباخت جانانش دهند

هر که در سجن ریاضت سر کند

یوسف‌آسا مصر عرفانش دهند

هر که گردد مبتلای درد هجر

[...]

وحدت کرمانشاهی
 

وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸

 

گفتگوی زاهد از علم است و ظن

های و هوی عارف از علم الیقین

چنگ زن در حلقه زلف بتان

تا بیابی معنی حبل المتین

غافلی غافل که صیاد اجل

[...]

وحدت کرمانشاهی
 

وحدت کرمانشاهی » غزلیات » شمارهٔ ۴۹

 

خیز و رو آور به معراج یقین

بی براق و رفرف و روح‌الامین

نیستی معراج مردان خداست

نیست معراج حقیقت غیر از این

سرنوشت عاشقان یکسر بلاست

[...]

وحدت کرمانشاهی
 
 
sunny dark_mode