گنجور

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

ای کمان‌ابرو به عاشق کن ترحم گاه گاهی

ور نه روزی بر جهد از قلب مسکین تیر آهی

آفتابا از عطوفت‌، بخش بر جان‌ها فروغی

پادشاها از ترحم‌، کن به درویشان نگاهی

گر گنه باشد که مردم برندارند از تو دیده

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » ترجیعات » در رثاء سیدالشهداء (‌ع‌)

 

ای فلک آل علی را از وطن آواره کردی

زان سپس در کربلاشان بردی و بیچاره کردی

تاختی از وادی ایمن غزالان حرم را

پس اسیر پنجهٔ گرگان آدمخواره کردی

جسم پاک شیرمردان را نمودی پاره پاره

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode