گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
مسعود سعد سلمان

چرخم چو بخواست کشت بی هیچ گمان

جاه تو به زندگانیم کرد ضمان

گویم همه شب ز شام تا صبحدمان

ای دولت طاهر علی باقی مان

سعیدا

رفتی به سفر از پی تسخیر جهان

تا خلق خدا شوند در امن و امان

بی گردش دور چرخ در امر تو باد

بی منت پا زمین تو را در فرمان

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه