کی اهل دل به کام خود از دوستان برند
تا کارشان به جان نرسد کی ز جان برند
از ما برید یار به اندک حکایتی
چندان نبود این که ز هم دوستان برند
شد گرم تا شنید ز ما سوز دل چو شمع
آه این چه حرف بود که ما را زبان برند
آنکس که گشت باعث سوز فراق ما
یارب سرش به مجلس او شمعسان برند
وحشی مبر به تیغ ز جانان که اهل دل
از هم نمیبرند اگر از جهان برند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ روابط عاطفی و دوستیهاست. شاعر به این موضوع اشاره میکند که افراد اهل دل و عاشق به سادگی از یکدیگر جدا نمیشوند و تنها در شرایط خاصی مانند فراق یا درد عمیق از یکدیگر روی میگردانند. او همچنین به این نکته میپردازد که گاهی اوقات دلتنگی و سوز دل باعث میشود که اشخاص از یکدیگر دور شوند، اما جدایی آنها معمولا موقتی است و دوستان واقعی از همدیگر دور نمیشوند. در نهایت، شاعر به این باور میرسد که عشق و دوستی حقیقی از هر گونه جدایی فراتر است.
هوش مصنوعی: خوشیهای واقعی و عمیق دلسوزان از دوستانشان به دست نمیآید، مگر اینکه مشکلات زندگی به آنها فشار بیاورد و موضوعات جدیتری پیش آید.
هوش مصنوعی: دوست ما به خاطر چند داستان کوچک از ما فاصله گرفت، هرگز نباید انتظار داشت که دوستیها به همین سادگی از بین بروند.
هوش مصنوعی: به محض این که دل ما همچون شمعی شعلهور شد و نالههای دلسوز ما را شنید، احساس کرد که چه سخنان عجیبی داریم که هیچکس نمیتواند آن را بیان کند.
هوش مصنوعی: کسی که باعث دلتنگی و دوری ما شده، ای خدا، چقدر خوب است اگر تا ابد بر سرش شمعهای احترام روشن کنند.
هوش مصنوعی: بیا به کسی که دوستش داری هیچ آسیبی نرسان، زیرا افرادی که دلهای حساسی دارند، هرگز محبت را از یکدیگر جدا نمیسازند، حتی اگر از دنیا بروند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.