از آن می شفقی رنگ یک دو جامم ده
دمی خلاصی از این قید ننگ و نامم ده
دوام دور فلک بین و بیوفایی عمر
بیا و یک دو سه دوری علی الدوامم ده
ز دور صبح ازل تا دوام شام ابد
علی الدوام شب و روز و صبح و شامم ده
از آن میای که کسب کند ماه و مهر نور از او
به روز روشن و هم در شب ظلامم ده
اگرچه از نگه چشم مست مخمورت
مدام مست و خرابم تو هم مدامم ده
نه بیم از عسس و نی ز شحنهام خوف است
بیار باده و در بزم خاص و عامم ده
اگرچه باده حرام است و مال وقف حلال
من این حلال نخواهم از آن حرامم ده
من خراب کجا و نماز و روزه کجا
سحر صراحی می در مه صیامم ده
ز داغ دل دگر از عشق غم فزایم کن
ز درد سر دگر از عقل ناتمامم ده
شب است و وجه میم نیست لطفی کن
به رسم نذر و تصدق چو نیست وامم ده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از معشوقهاش میخواهد که به او شرابی بدهد تا از قید نام و ننگ رهایی یابد. او به ناپایداری زندگی و عمر اشاره میکند و از معشوق میخواهد که در هر زمان و مکانی او را مست و شاداب کند. شاعر با وجود اینکه میداند شراب حرام است، اما به آن دعوت میکند و میگوید که او نمیتواند از این لذت بگذرد. او احساس میکند که در حالتی خراب و مست است و به طور مداوم از عشقش رنج میبرد و میخواهد تا در کنارش، کمی آرامش و خوشی به دست آورد. در نهایت، او به شب و بینوری اشاره میکند و میخواهد که نذر و صدقهای برای او انجام دهند تا از این وضعیت رهایی یابد.
هوش مصنوعی: به من از آن می سرخ یک یا دو جام بده، تا برای مدتی از این قید ننگ و نامم رهایی یابم.
هوش مصنوعی: به تداوم چرخش فلک و بیوفایی زمان نگاه کن. بیا و یک، دو، سه دور از زندگیام را به من بده که همیشه زندگی کنم.
هوش مصنوعی: از آغاز صبح ازلی تا پایان شب ابدی، من در هر لحظه همیشه در حال تجربه شب و روز و صبح و شام هستم.
هوش مصنوعی: از آن میای که ماه و خورشید از نور تو بهرهمند میشوند، هم در روز روشن و هم در شب تاریک، به من بده.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه از نگاه میشرابسازِ چشم تو همواره مست و خرابم، تو نیز همواره به من بده.
هوش مصنوعی: نه از نگهبان میترسم و نه از مأموران، بیا و میریزان در میخانه و در میان مردم به من بده.
هوش مصنوعی: با اینکه نوشیدنی алкоголь حرام است و مال من از چیزی که حلال است، ولی نمیخواهم این حلال را به خاطر آن حرام به من بدهند.
هوش مصنوعی: من در حالتی هستم که به هیچ چیز جز میخوری و شادی فکر نمیکنم، در حالی که دیگران در روزه و عبادت هستند. به من میگوید که من در پی لذت و سرور هستم و از مسائل مذهبی دورم.
هوش مصنوعی: از دل سوختهام، دیگر محبت و عشق بیشتری به من نده، زیرا درد و اندوهی که دارم کافی است. همچنین دیگر از عقل ناتمامم چیزی نخواهم، زیرا نمیتوانم از آن بهرهبرداری کنم.
هوش مصنوعی: شب است و صورت میم در دسترس نیست. لطفاً به خاطر نذر و صدقه، اگر ممکن است چیزی به من بده زیرا من در تنگنای مالی هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.