گنجور

 
طغرای مشهدی

همچو نرگس، مدت عمرم به بیماری گذشت

روزگارم همچو گل، در سینه افگاری گذشت

تخم امیدم چو قارون در طلسم خاک ماند

آب را در مزرعم کار از هواداری گذشت

ترک عادت از محالات است نزد اهل هوش

آسمان کی می تواند از ستمکاری گذشت

نام طغرا ماند از طرح سخن، در شش جهت

گرچه عمرش چون نگین در چاردیواری گذشت