گنجور

فصیحی هروی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۱

 

امشب از شعله آهم جگر غم می‌سوخت

بر من و زندگی من دل ماتم می‌سوخت

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳۵

 

ز آن خوبتری که کس خیال تو کند

یا همچو منی فکر وصال تو کند

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۴۵

 

رمزی است خط دوست که چون بخت سرآید

آب سیه از چشمه خورشید برآید

فصیحی هروی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۵۷

 

زبون دردپرستان زلف یار شدم

نه صید دوست که صید دل فگار شدم

فصیحی هروی
 
 
sunny dark_mode