نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۰
در دل اطلس ختا قصد شکست سوزنست
قصد دل شکستگان هر که کند خطا کند
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۳۳
کودک درزی که داری چشمه سوزن دهان
دامن رختم چو دوزی لب بلب باید نهاد
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۴۵
در مفرش زمان سخنم در لباس ماند
هم جامه کجاست که آید برابرم
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۰
کمخا و شرب اطلس هر سه یکیست اینجا
از سادگی نقش است این اختلاف چندین
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۵
بگازر از جهت عید داده شد دستار
بماتم رمضان بسته اند تخفیفه
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۵۸
برای جبه ما ابر میزند پنبه
برو زقوس قزح بین کمان حلاجی
نظام قاری » دیوان البسه » فردیات » شمارهٔ ۶۱
در وصف گوی چگمه این نظم طرفه بستم
نی گردکانست کانرا بشمرده ببازی
نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۲ - صفت خواب دیدن و حمام
گرت گذر فتد ایگلکنه سوی حمام
بجان فوطه که یاد از برهنکان آری
نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا
چه جامه برقد اوصافشان برم کآمد
زدرزو دوز چنین سوزنی فکر افکار
نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا
روم بحجره خیاط عاشقان فردا
من دراز قبا با هزار گز سودا
نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا
سرآمدار چه که والای آل شد بمثال
و لیکن تافته قرمزیست سید آل
نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۳ - رساله اوصاف شعرا
والای زرد بنما تاز آستین جامه
قاروره ات ببیند ابیاره طبیبی
نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۴ - قصه دزد رخت را بشنو
زپیر خرقه شنیدم که شادی اعدا
هزار بار زنقصان مال هست بتر
نظام قاری » دیوان البسه » مناظرهٔ طعام و لباس » بخش ۵ - مکتوبی که صوف با صفوت باطلس بانصرت بخط ابیاری قلمی فرموده در لباس صاحب البسه
در عصمت و طهارت خاتون نرمدست
یاران بقچه کش همه محضر نوشته اند
نظام قاری » دیوان البسه » چند رساله » کتاب آرایشنامه
فرقست از آن سوز که از جان خیزد
با انکه بریسمانش بر خود بندی
نظام قاری » دیوان البسه » چند رساله » کتاب آرایشنامه
نه بخود در حرکت آلت آغاپنبه است
از پس پرده یکی هست چو بینی در کار
نظام قاری » دیوان البسه » چند رساله » کتاب آرایشنامه
هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست
ورنه تشریف تمو بر بالای کس کوتاه نبست
نظام قاری » دیوان البسه » چند رساله » رسالهٔ صد وعظ
بسا سری که نیاید فرو به افسر مهر
نهاده بر سر تربت کلاه و دستارش