صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۸۱
این زمان بیبرگ و بارم ورنه از جوش ثمر
منت دست نوازش بود بر من سنگ را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۸۲
کم نشد از گریهٔ مستانه، خواب غفلتم
سیل نتوانست کند از جای خود این سنگ را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۸۳
با تهیچشمان چه سازد، نعمتِ روی زمین؟
سیری از خرمن نباشد، دیدهی غَربال را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۸۴
بر جرم من ببخش که آوردهام شفیع
اشک ندامت و عرق انفعال را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۸۵
دَه دَر شود گشاده، شود بسته چون دَری
انگشت، تَرجُمانِ زبان است، لال را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۸۶
هرچند، حُسن را، خطر از چشمِ پاک، نیست
پنهان زِ آب و آینه کُن، آن جمال را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۸۷
از کوه غم اگر چه دو تا گشته قامتم
نشکسته است آبله در زیر پا مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۸۸
غافل مَشُو، که وقتشناسانِ نوبهار
چون لاله، بَر زمین ننهادند، جام را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۸۹
در گردش آورید می لعلفام را
زین بیش خشک لب مپسندید جام را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۰
دل چو شد افسرده، از جسم گرانجان پارهای است
رنگ برگ خویش باشد میوههای خام را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۱
پای به خواب رفتهٔ کوه تحملم
نتوان به تیغ کرد ز دامن جدا مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۲
بوسه را در نامه میپیچد برای دیگران
آن که میدارد دریغ از عاشقان پیغام را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۳
ازان چون موی آتش دیده یک دم نیست آرامم
که آتش طلعتان دارند نبض پیچ و تابم را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۴
کسی به موی نیاویخته است خرمن گل
غم میان تو دارد به پیچ و تاب مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵
جنون به بادیه پرورده چون سراب مرا
سواد شهر بود آیهٔ عذاب مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۶
به دامان قیامت پاک نتوان کرد خون من
همین جا پاک کن ای سنگدل با خود حسابم را
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۷
سیاه در دو جهان باد، روی موی سفید!
که همچو صبح گرانسنگ ساخت خواب مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۸
نیست ممکن راه شبنم را به رنگ و بو زدن
این کشش از عالم بالاست مجذوب مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۹
درین ستمکده آن شمع تیره روزم من
که انتظار نسیم سحر گداخت مرا
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۰
مَکِش زِ دستِ من، آن ساعدِ نِگارین را
که خون زِ دستِ تو، بسیار دَر دل است، مَرا