گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

مریض عشق اگر صد بود علاج یکی است

مرض یکی و طبیعت یکی، مزاج یکی است

تمام طالب وصلیم و وصل می طلبیم

اگر یکیم و اگر صد که احتیاج یکی است

بجز فساد مجو وحشی از طبیعت دهر

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

قامتت راست چو تیر است و عقابست تیری

که زن دور و مرا در دل و در جان گذرد.

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول

 

میان مجلس رندان حدیث فردا نیست

بیار باده که حال زمانه پیدا نیست

دگر زعقل حکایت به عاشقان منو یس

برات عقل بدیوان عشق مجرا نیست

نگاهدار ادب در طریق عشق و مترس

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول

 

دین فروشی کنی که تا سازی

بارگی نقره، خنگ و زین زرگند

گوئی از بهر حرمت علم است

این همه طمطراق و خنگ و سمند

علم از این ترهات مستغنی است

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم

 

مینماید چند روزی شد که آزاریت هست

غالبا دل در کف چون خود ستمکاریت هست

در گلستانی نمیجنبی چو شاخ گل جای

میتوان دانست کاندر پای دل خاریت هست

چاره خود کن اگر بیچاره سوزی همچو تست

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش سوم - قسمت دوم

 

اگر بدست اشارت کنی به جانب من

پرد بسوی تو روحم چو مرغ دست آموز

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

همچنین فرد باش خاقانی

کافتاب اینچنین دل افروز است

یار موی سفید دید و گریخت

که بدزدی دلش نوآموز است

آری از صبح دزد بگریزد

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

صد خنده زند بر حلل قیصر و دارا

این ژنده ی پربخیه که پوشیده ام امروز

افسوس که بر هم زده خواهد شد از آن روی

شیخانه بساطی که فروچیده ام امروز

برباد دهد توبه ی صد همچو بهائی

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

ناز تو این است نورت چون بود؟

ماتمت این است، سورت چون بود؟

نالم و ترسم که او باور کند

وز کردم آن جور را کمتر کند

عاشقم بر لطف و بر قهرش بجد

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

فکر دگر نماند فغانی بیار جان

عاشق بدین خیال و تامل ندیده ام

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

آنان که شمع آرزو در بزم عشق افروختند

از تلخی جان کندنم از عاشقی واسوختند

دی مفتیان شهر را تعلیم کردم مساله

و امروز اهل میکده رندی زمن آموختند

چون رشته ی ایمان من بگسسته دیدند اهل کفر

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

تا سرو قباپوش ترا دیده ام امروز

در پیرهن از ذوق نگنجیده ام امروز

هشیاریم افتاد بفردای قیامت

زان باده که از دست تو نوشیده ام امروز

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

بر دردی زآمد شد بسیار، آزاریم هست

گر خدا صبری دهد اندیشه کاریم هست

صبر در می بندد اما نیستم ایمن زشوق

خانه ی پر رخنه ی کوتاه دیواریم هست

گو شوم ناچارو دندان بر جگر باید نهاد

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

خاقانی را مپرس کز غم

ایام چگونه میگذارد

جو جو ستد آنچه دادش ایام

خرمن خرمن همی سپارد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

خاقانیا به تقویت دوست دل مبند

ور غصه و شکایت دشمن جگر مخور

بر هیچ دوست تکیه مزن کو به عاقبت

دشمن نماید و نبرد دوستی به سر

گر دوست از غرور هنربیندت نه عیب

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

گر بود عاقل نکوتر می شود

ور بود بد خوی بدتر می شود

لیک چون اغلب بدند و بد پسند

بر همه می را محرم کرده اند

حکم غالب راست چون اغلب بدند

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

هر که سخن را به سخن ضم کند

قطره ای از خون جگر کم کند

باده نی در هر سری شر می کند

آنچنان را آنچنان تر می کند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت دوم

 

خدایا زخوانی که از بهر خاصان

کشیدی نصیب من بینوا کو؟

اگر می فروشی، بهایش که داده است؟

و گر بی بها میدهی، بخش ما کو؟

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

قطع امید من کند دم بدم از وصال خود

تا نکنم دل حزین شاد به انتظار هم

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

عشق آمد و صبر از دل دیوانه برون رفت

صد شکر که بیگانه از این خانه برون رفت

شیخ بهایی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۹
sunny dark_mode