گنجور

 
۱
۲
۳
۴
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۱

 

ما هیچ نداریم پسند دل تو

جز یک دل و آن نیز بود منزل تو

گر هیچ نداریم بغیر تو، خوشیم

غیر از تو چه باشد که بود قابل تو

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۲

 

هستیم من و تو تا بیاد من و تو

حاصل نشود دلا مراد من و تو

از روز ازل جرم همه از من و توست

حق گیرد از من و تو داد من و تو

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۳

 

بیگانه ز خویش و آشنا با غم تو

گشتم در دل گرفت جانا غم تو

برخاستم از سر دو عالم یکبار

جز دل که نشسته بود آنجا غم تو

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

 

بادا تا هست روز شب و طلعت شاه

هم زیب شبستان و هم آرایش گاه

مهر است و بروز گیتی افروزد مهر

ماه است و بشب انجمن آراید ماه

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۵

 

در کار جهان نیستی از هستی به

بی دانشی و بیخودی و مستی به

جویم ز چه برتری که از بام جهان

باید چو فتاد عاقبت، پستی به

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۶

 

ای عشق تو راحت دل و جان بودی

در پیش تو هر مشکلی آسان بودی

میخواندندت کفر و تو ایمان بودی

میگفتندت درد و تو درمان بودی

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۷

 

فارغ ز غم سود و زیانم کردی

آسوده ز محنت جهانم کردی

ای عشق ترا چه شکر گویم که چنانک

میخواستم آخر آنچنانم کردی

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸

 

گر دل داری بدست جز یار مجوی

ورنه بجز از رضای دلدار مجوی

چون دل بکسی دهی ز جان هم بگذر

چون یار بجستی دگر اغیار مجوی

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۹

 

با قدر تو نام اوج گردون ننگی

با جاه تو وسعتگه عالم تنگی

با عدل تو احتساب کسری ظلمی

با رای تو مرات سکندر زنگی

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۰

 

امروز چه‌ها به این جفاکش کردی

باز این دل خسته را مشوق کردی

با غیر به گرمابه شدی وز غیرت

چشمم پر آب و دل پر آذر کردی

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۱

 

خواهی که کشی خنجر و زارم بکشی

از کرده مرا که شرمسارم بکشی

سد بار فزون چو بیگناهم کشتی

یکره چه شود گناهکارم بکشی

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۲

 

وقتست که بر من ای نسیم سحری

رحم آری و بر ساحل رودی گذری

زان خاک بدین چشم غباری آری

زین چشم بدان رود درودی ببری

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۳

 

غمگین از غم مباش و شاد از شادی

یکسان بادت خرابی و آبادی

آنرا که بمهر خواجه دل در بند است

فرقی نکند بندگی و آزادی

۲ بیت
نشاط اصفهانی
 
 
۱
۲
۳
۴
 
تعداد کل نتایج: ۷۳