گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۴۶ - تاریخ شاه منصور

 

شاه منصور آن سعادتمند

که نبودش ز نیکویی کمیی

بود از نیکویی پی تاریخ

شاه منصور مقبل آدمیی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۴۷ - تاریخ وفات شاهقلی

 

از جهان شاهقلی رفت دریغ

آنکه بودی ز غلامان علی

سال تاریخ وفاتش بطلب

از گل گلشن دل شاهقلی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۴۸ - تاریخ وفات

 

از جهان رفت در محبت شاه

آنکه بود از ازل غلام علی

بود او آفتاب و تاریخش

هم بود آفتاب شاهقلی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۴۹ - تاریخ وفات میر شمس الدین محمد

 

میر شمس الدین محمد چون برین در سر نهاد

لطف یزدان دادش آخر اینچنین سر منزلی

در پناه ام کلثوم از وثوق خدمتست

زانکه بود آن اهل دل از روی معنی مقبلی

لاجرم گویند خلق از بهر تاریخ وفات

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » تواریخ » شماره ۵۰

 

حیف از امیر شیخ علی شهریار عهد

آن چشمه حیات ز پاکیزه گوهری

کارش همیشه لطف و کرم بود و بهره داشت

از خلق احمدی و کرمهای حیدری

درویش پروری صفت آن بزرگ بود

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱ - دوازده امام

 

آب حیوان خوش بود و ان لعل لب زان خوشترست

در صفا آن لعل فاش از جوهر جان خوشترست

درج آن در دهان شد جان ما، دل خار خورد

از حسد کان در ز صد لؤلؤی عمان خوشترست

می خوشست اما باشک همچو مرجانم اگر

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۲ - آدم

 

بدل طبیب چو دستی نهاد شیون خاست

ز درد دل بهر انگشت آهی از من خاست

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۳ - آتشی

 

دلم دور از تو هر شمعی که افروخت

عیان تا گشت آه آتشین سوخت

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۴ - ایاز

 

گر انا الحق ندهم دست چرا ایدل و جان

وادی ایمن و منصورت از آن داد نشان

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۵ - اسعد

 

آنکه خلقی از غمش سرگشته روز و شب شدند

دی دهان بگشود و صد سرگشته خندان لب شدند

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۶ - الله وردی

 

یار عاشق کشته لیکن کشته در خاک مزار

لوحش الله ورد گشته در هوای روی یار

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۷ - اگهی

 

در سر میدان جانبازان خود بهر خدای

تا مه نو گوی و چوگان بشکند ناگه در آی

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۸ - اصیل

 

ساقیا بشکند صراحی تن

لب لعلت اگر بیابم من

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۹ - افصح

 

نشان خدنگ از رهی باز جست

ببین در دلش کو نشان درست

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱۰ - اختیار

 

بسکه پرشد سینه ز تیر ترک مست

گر کسی تیرم زند تیر او خواهد شکست

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱۱ - انس

 

قلب روی اندوده نستانند در بازار حشر

خالصی باید که بیرون آید از آتش سلیم

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱۲ - بابر

 

نابرده رنج گنج میسر نمیشود

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱۴ - بهاء میر

 

دو دلبرید تو مهر چرخ لایق هم

بیاد مهر دو دلبر شوید عاشق هم

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱۵ - پیری

 

بیزلف از شست بتان دلها پریشان دیده ام

چونماهی از بیگانگی هر یک گریزان دیده ام

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱۶ - بها

 

گرچه در دل سر جنگست بتان را همه دم

در دل ما سر صلحست و صفا بر سر هم

اهلی شیرازی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode