گنجور

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۱

 

درین دیار بدان زنده‌ام که گه‌گاهی

نسیم باد صبا زان دیار می‌آید

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۲

 

مرا به فکر چه حاجت که شعر من آبی‌ست

که طبع را ز لبت در دهان همی‌آید

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۳

 

بهانه می‌طلبد دوست گفتگویی را

وز این متاع شود گرم عشق را بازار

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۴

 

بیش از آن است که آید ز زبان تقریرش

ی میسر شود از نوک قلم تحریرش

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۵

 

آن همی‌خواندم همی‌بوسیدمش

در سواد دیده می‌مالیدمش

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۶

 

همیشه باد به کام تو گردش گردون

قدر ببسته بدین کار تا ابد میثاق

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۷

 

ملول شد دل ما در شب دراز فراق

مگر طلوع کند آفتاب روز وصال

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۸

 

ای سواد نامه‌ات نور سواد دیده‌ام

تازه جانی یافتم تا نامه‌ات را دیده‌ام

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۹

 

چه گویم و چه نویسم که زین سفر چه کشیدم

ز روزگار پیاپی بدیدم آنچه بدیدم

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۰

 

حرف و ترکیب ندانم که من از سر تا پای

هر کجا دیده برافتاد همه جان دیدم

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۱

 

ز چشم دوری و دل روز و شب ملازم توست

امید هست که محروم هم نماند چشم

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۲

 

هست امیدم که خاک پای تو گردم

بار خدایا بدین امید رسانم

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۳

 

نه آن پیوند دارد با تو جانم

که آید وصف آن اندر بیانم

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۴

 

ره‌روان بستند بر فتراک ما را لاجرم

پیشتر از کاروان خود را به منزل یافتیم

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۵

 

نانش نه و خلق او را در هر دو جهان مهمان

ای دوست چنین باشد ایثار جوانمردان

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۶

 

فتنه عالمی شدی فتنه شدم چو دیدمت

فتنه نگر که می‌کند فتنه فتنه‌بین من

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۷

 

ناز ز حد ببرده‌ای ای بت نازنین من

راه جفا گزیده‌ای ای ز جهان گزین من

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۸

 

ای دل من نگین تو مهر تو مهر آن نگین

عمر شد و نمی‌رود نقش تو از نگین من

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۳۹

 

در سماع آمد بت خوبان چین

آفتابی بر زمین در چرخ بین

همام تبریزی
 

همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۴۰

 

من کیم باری که نامم بر زبان آورده‌ای

یا به نوک کلک در تصنیف نامم برده‌ای

همام تبریزی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode