گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

از کرم و بزرگواری و رهبری به اوج اسمان رسیدیم

اما ما را بیش از آن ها مظهری دلخواه است

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

ای ز تو قوت بیان نطق سخن سرای را

وی ز تو عقده ها بدل عقل گره گشای را

در طلب تو چون کند طی مکان عشق دل

هم سفری کجا رسد عقل شکسته پای را

محمل راه عشق را دل زفغان درای شد

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

تا درین گله گوسفندی هست

ننشیند فلک زقصابی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

هر لحظه هاتفی به تو آواز می دهد

کاین دامگه نه جای امان است الامان

دل دستگاه تست به دست جهان مده

کاین گنج خانه راندهد کس برایگان

فلسی شمر ممالک این سبزه کارگاه

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

مشو با کم از خود مصاحب که عاقل

همه صحبت بهتر از خود گزیند

گرانی مکن با به از خود که او هم

نخواهد که با کمتراز خود نشیند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

به تیغ می زد و می رفت و باز می نگریست

که ترک عشق نکردی سزای خود دیدی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

تو عاشق دیده و من عاشق معشوق نادیده

مرا آغاز کار است و ترا انجام پرکاری

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

فریاد از این غصه که درد دل ما را

هر چند شنیدی همه افسانه گرفتی

شاهی همه روز می کشیدی

روزی دو سه روز پارسا باش

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

ای حسن توبه آن گهی کردی

که ترا قوت گناه نماند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

چو گوهر پاک دارد، مردم پاک

کی آلوده شود در دامن خاک

گل سرشوی از این معنی که پاک است

به سر بر میکنندش گرچه خاک است

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

هستی برای ثبت ثنایت صحیفه ای است

کآغاز آن ازل بود انجام آن ابد

در جنب آن صحیفه چه باشد اگر به فرض

صدنامه در ثنای تو انشا کند خرد

نتوان صفات تو زطلسم جهان شناخت

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

یک امروز است ما را نقد ایام

برآن هم اعتمادی نیست تا شام

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد

ای عجب من عاشق این هر دو ضد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم

ما رابه سخت جانی خود این گمان نبود

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

با دل گفتم توبه باید کردن

دل گفت: بلی چو خیر را مایه نماند

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

آن که گفتم با تو خواهم دلبر دیگر گرفت

هم توئی و با تو خواهم عاشقی از سر گرفت

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

گیرم به نقاب در کشی رخسارت

یا پست کنی به رغم من گفتارت

دانم نتوانی به نهفتن باری

چستی قد و چابکی رفتارت

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش پنجم - قسمت دوم

 

ندانی که شوریده حالان مست

چرا بر فشانند بر رقص دست

که شاید دری بر دل از واردات

فشاند سر دست بر کاینات

حلالش بود رقص بر یاد دوست

[...]

شیخ بهایی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode