گنجور

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » ترکیب خلقت و آفرینش پا

 

بود نقش دل هر هوشمندی

که باشد نقشها را نقشبندی

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » نقش قوه خیال و واهمه و عاقله

 

چو دیدی کار رو در کارگر دار

قیاس کارگر از کار بردار

دم آخر کز آن کس را گذر نیست

سر و کار تو جز با کارگر نیست

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » عظمت آسمانها

 

به هر ذره بدان روئی و راهی است

بر اثبات وجود او گواهی است

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » تفکر در اعمال و رفتار خود

 

گر نماز و روزه می فرمایدت

نفس مکار است، فکری بایدت

نفس را هفتصد سر است و هر سری

از سرا بگذشته تا تحت الثری

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » تفکر در اعمال و رفتار خود

 

وصال دولت بیدار ترسمت ندهند

که خفته ای تو در آغوش بخت خواب زده

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » تفکر در اعمال و رفتار خود

 

وهم تهی پای بسی ره نوشت

هم ز درش دست تهی بازگشت

راه بسی رفت ضمیرش نیافت

دیده بسی جست نظیرش نیافت

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » علل ترس از مرگ

 

گر بنگری آنچنانکه رایست

این مرگ نه مرگ، نقل جایست

از خورد گهی به خوابگاهی

وز خوابگهی به بزم شاهی

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » علل ترس از مرگ

 

نیم جان بستاند و صد جان دهد

آنچه در وهم تو ناید آن دهد

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » علل ترس از مرگ

 

که ای بلند نظر شاهباز سدره نشین

نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست

تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر

ندانمت که در این دامگه چه افتاده ست

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » علل ترس از مرگ

 

زد سحرطایر قدسم ز سر سدره صفیر

که در این دامگه حادثه آرام مگیر

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » علل ترس از مرگ

 

خرم آن روز کزین منزل ویران بروم

راحت جان طلبم از پی جانان بروم

به هوای لب او ذره صفت رقص کنان

تا لب چشمه خورشید درخشان بروم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل اول - سبب ایمنی از مکر خدا

 

ابتلاها می کند آه الغیاث

ای ذکور از ابتلاهایش اناث

گر تو نقدی یافتی نگشا دهان

هست در ره سنگهای امتحان

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل دوم - خوف از خدا و انواع آن

 

خیال نظر غالی از راه او

ز گردندگی دور خرگاه او

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل دوم - خوف از خدا و انواع آن

 

کمال حسنش از اندیشه بیرون

ز حد عقل فکرت پیشه بیرون

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل پنجم - کیفیت تحصیل صفت خوف از خدا

 

دیده ها بر دیگری چون میگری

مدتی بنشین به خود خون میگری

هر کجا نوحه کنند آن جا نشین

زانکه تو اولی تری اندر حنین

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - علت نترسیدن از سوء خاتمه

 

بند بگسل باش آزاد ای پسر

چند باشی بند سیم و بند زر

گر بریزی بحر را در کوزه ای

چند گنجد قسمت یک روزه ای

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - رجاء و امیدواری به خدا

 

نابرده رنج گنج میسر نمی شود.

مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - رجاء و امیدواری به خدا

 

شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد

که چند سال به جان خدمت شعیب کند

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اموری که باعث نجات مومنان و امید گنهکاران است

 

چه غم دیوار امت را که باشد چون تو پشتیبان

چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۹
sunny dark_mode