گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

گر بر دل من رحم کند یارچه باشد؟

ور یاد کند از من غمخوار چه باشد؟

با قامتش از سرو خرامنده چه اید؟

با عارض او سوسن و گلنار چه باشد؟

زلفش بگرفتم بستم گفت: که بگذار

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۵

 

گر یاد کند یک شبَکم یار چه باشد

تا شاد شوم زو من غمخوار چه باشد

خندان و خرامان ز درم مست درآید

جامی دهدم زان میِ رخسار چه باشد

یک بوسه به من بدهد و جانم بستاند

[...]

حکیم نزاری
 
 
sunny dark_mode