×
مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » بیست و ششم
ترجیع کنم تا که سر رشته بیابند
مستان همه از بهر چنین گنج، خرابند
حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۰۷
عید است و حریفان ز می عشق خرابند
ای دوست مپندار که سرمست شرابند
اسباب همه عیش در این بزم مهیاست
ارباب طرب خوشتر از این بزم نیابند
چشمان غم اندوختگان جام پر از می
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۴۹
معنیسبقانگر همه صد بحر کتابند
چون موج گهر پیش لبت سکته جوابند
رحم است به حال تب وتاب نفسی چند
کاین خشکلبان ماهی دریای سرابند
بیش وکم خلق آیت بیمغزی وهمست
[...]