عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸
اندر ره عشق دی و کی پیدا نیست
مستان شدهاند و هیچ می پیدا نیست
مردان رهش ز خویش پوشیده روند
زان بر سر کوی عشق پی پیدا نیست

شمس مغربی » رباعیات » شمارهٔ ۳
مردان همه در سماع و نی پیدا نیست
مستان همه ظاهرند و می پیدا نیست
صد قافله بیشتر پیشتر درین ره رفتند
وین طرفه که هیچگونهای پیدا نیست
