قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۰
از نور رخت، سها چو خورشید بود
آن کش تو نه ای امید، نومید بود
تو عین بقا و دیگران محض فنا
هرکی به تو زنده گشت، جاوید بود

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۱
دل را به دعای تو صد امید بود
با لطف تو چشم ثمر از بید بود
گر پیروی تو میکنم، معذورم
شک نیست که صبح، پیر خورشید بود

حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۹۸
ای آنکه غم تو عیش جاوبد بود
جاوید، نوید وصلت امّید بود
فرماندهی کشور خوبی از توست
بازیگر میدان تو، خورشید بود
