گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰

 

آن را که دلش خانهٔ توحید بود

در کون و مکان طالبِ تجرید بود

وآن را که شب و روز بود بر درِ او

شبها همه قدر و روزها عید بود

۲ بیت
اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۲۰۲

 

آن را که دلش خانهٔ توحید بود

در کون و مکان طالب تجرید بود

او را که شب و روز بود بر در او

شبها همه قدر و روزها عید بود

۲ بیت
اوحدالدین کرمانی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۶

 

شوخی که گلش بهار امید بود

با تنباکوش الفت جاوید بود

هم عارض خورشید بپوشد از ناز

ز آن ابر که خانه‌زاد خورشید بود

۲ بیت
فصیحی هروی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۰

 

از نور رخت، سها چو خورشید بود

آن کش تو نه ای امید، نومید بود

تو عین بقا و دیگران محض فنا

هرکی به تو زنده گشت، جاوید بود

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۳۱۱

 

دل را به دعای تو صد امید بود

با لطف تو چشم ثمر از بید بود

گر پیروی تو می‌کنم، معذورم

شک نیست که صبح، پیر خورشید بود

۲ بیت
قدسی مشهدی
 

حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۹۸

 

ای آنکه غم تو عیش جاوید بود

جاوید، نوید وصلت امّید بود

فرماندهی کشور خوبی از توست

بازیگر میدان تو، خورشید بود

۲ بیت
حزین لاهیجی