مولوی » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵
در چشم ببین دو چشم آن مفتون رانیک بشنو تو نکتهٔ بیچون را
هر خون که نخوردهست آن نرگس اواز دیدهٔ من روان ببین آن خون را

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱
هر ساعتم اندرون بجوشد خون راواگاهی نیست مردم بیرون را
الا مگر آنکه روی لیلی دیدستداند که چه درد میکشد مجنون را؟
