گنجور

عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۵۶

 

هرکاو رخ تو بدید حیران ماند

وز لعل لب تو لب به دندان ماند

وانکس که سرِ زلفِ پریشانِ تو دید

کافر باشد اگر مسلمان ماند

۲ بیت
عطار
 

شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۶

 

گر زان که گدا نماند آن سلطان ماند

ور کفر نماند نزد ما ایمان ماند

این خواجه به نزد ما همین است ، همان

هر چیز که این نماند باقی آن ماند

۲ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۱

 

خنگ تو به کوهِ عالی ارکان ماند

ور موج عرق زند، به عمّان ماند

در راهِ تکش، فلک به میدان ماند

خورشید به گو، سمش به چوگان ماند

۲ بیت
حزین لاهیجی