سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲
از روی تو دیدهها جمالی دارد
وز خوی تو عقلها کمالی دارد
در هر دل و جان غمت نهالی دارد
خال تو بر آن روی تو حالی دارد
عینالقضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل سادس - حقیقت و حالات عشق
چون عشق تو بی نشان جمالی دارد
در اصل وجود خود کمالی دارد
هر لحظه تمثل و خیالی دارد
این عشق دریغا که چه حالی دارد
اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۸
دستارچه حسنی و جمالی دارد
وز نقش و نگار خط و خالی دارد
با آن همه زر، اگر خیال تو پزد
انصاف، که بیهوده خیالی دارد
ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۰
ز اندیشه هر چه وصف مالی دارد
دل ابن یمین همیشه خالی دارد
خود رفت هر آنچه رفت و نا امده است
خرم دل انکه ذوق و حالی دارد
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۳
لعل لبت ای دوست زلالی دارد
روی چو مهت حسن و جمالی دارد
مغرور به حسن خویش زنهار مشو
زان رو که همه چیز زوالی دارد
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۴
ابروی کجت شکل هلالی دارد
پیوسته قرار با ملالی دارد
درهم کشد او هلال با من ز جفا
بگریزم از او ولی خیالی دارد
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۵
دل با سر زلفین تو حالی دارد
وز خلق جهان جمله ملالی دارد
گفتا که مپیچ با دو زلفم که دلت
خواهد شب وصل من خیالی دارد