گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴

 

ساقی بیار باده که ماهِ صیام رفت

دَردِه قدح که موسمِ ناموس و نام رفت

وقتِ عزیز رفت بیا تا قضا کنیم

عمری که بی حضور صُراحی و جام رفت

مستم کن آن چنان که ندانم ز بی‌خودی

[...]

حافظ
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

 

گفتی دل از قفای نکویان کدام رفت

هر جا که دید سر و قدی خوش خرام رفت

دانی که داشت توبه ی من تا به کی ثبات

چندان که از سبو می گلگون به جام رفت

هرگز نمی شود که شود نام او بلند

[...]

سحاب اصفهانی
 
 
sunny dark_mode