گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۱

 

عید است نگارینا سرپنجه نگارین کن

با دست نگارین می در جام بلورین کن

حنا ندهد گر دست خونین دل عاشق هست

از خون دلم ساعد برخیز نگارین کن

جامی زمی کهنه جامه زحریر نو

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 
 
sunny dark_mode