گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۶۹

 

امروز که از باران شد سبزه رعنا تر

سیم و زر گل جمله گشتند به صحرا تر

احوال دو چشم من در گریه یکی بنگر

چون خانه پر روزن اینجاتر و آنجاتر

صد جان نه یکی باید تا صرف کنم در ره

[...]

امیرخسرو دهلوی