گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۷

 

از عکس لب لعلت، پیمانه شود پیدا

وز سایه مژگانت، میخانه شود پیدا

ابر کرم طفلان، بی فیض نمی ماند

چون سنگ به بار آید، دیوانه شود پیدا

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۶۰

 

آغوش نظر تنگ است، آن یار نمی گنجد

در جیب خسی هرگز گلزار نمی گنجد

گر عمر ابد یابم، یک بار برم نامش

در زمزمه وحدت، تکرار نمی گنجد

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۹۸

 

دندان ستم بر همه تیز است فلک را

کی گرگ نظر بر بد و نیک گله دارد

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۴۵

 

بی لاله رخسارت، گر سیر چمن کردم

صد شکوه ز بی برگی، با سرو و سمن کردم

غم ریخته در غربت،لیکن نکنم شکوه

کاندوه دل افزون شد، گر یاد وطن کردم

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۵۵۱

 

مجروح چون کلیدیم، ما از زبان مردم

قفل از کجا بیاریم، بهر دهان مردم

چون رشته نهالی، نه ریشه کرد و نی برگ

بردیم اگر نهالی، از گلستان مردم

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۷۱۴

 

از گل غمها به رنگ غنچه پژمرده است

گر وطن سازد دلم در چشمه سار تازگی

می کند برخاک پایت همچو برگ گل نثار

گر به دست آب باشد اختیار تازگی

طغرای مشهدی
 
 
sunny dark_mode