گنجور

رضی‌الدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴

 

ای راندهٔ درگاه تو خواری و عزیزی

پیدا ز تو هر چیز ندانم تو چه چیزی

ما هیچ ورای تو ندیدیم و نبینیم

ای آنکه بتحقیق، ورای همه چیزی

ای آنکه تمیز بد و نیکت خفقان کرد

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۱

 

یارست که بر بانوی شاهان به عزیزی

انداز کنیزی

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode