فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
بسیار دعا کردم کاین روز ببینم
امروز بدیدم ز دعا کردن بسیار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
عطار شد آن عارض و آن خط سیه عطر
هم عاشق عطرم من و هم عاشق عطار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
سالار زمان فخر جهانداران محمود
آن شه که چو جم دارد صد حاجب و سالار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
مقدار جهانراست ورا نیز کرانست
بخشیدن او را نه کرانست و نه مقدار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
زنهار دهد خصم قوی را چو ظفر یافت
هرچند نباشد بر او از در زنهار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
آزار کهن وقت ظفر بگسلد از دل
هر چند که او را نبود خود ز کس آزار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
پیکار همی جوید پیوسته ولیکن
کس نیست که با لشکر او جوید پیکار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
هموار همه ملکت شاهان بگرفته
در زیر سپه کرده همه گیتی هموار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
بلغار کرانی ز جهانست و مر او راست
از باره قنوج و برن تا در بلغار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۱ - این قصیده مصنوعه را در مدح سلطان محمود گفته است
دیدار نکو دارد و کردار ستوده
خوی خوش و رسم نکو اندر خور دیدار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
تا کی تو ز من دور و زایشه دوری
من با دل پر حسرت و با دیده خونبار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
دوری تو و از دوری تو سخت برنجم
امید بهی نیست چو زینگونه بود کار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
اول دل من گرم همیداشتی و من
دل بر تو فرو بسته بشیرینی گفتار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
روزی که جدا ماندمی از تو ز پی من
صد راه رسول آمده بودی و طلبکار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
کردار همی کردی تا دل بتو دادم
چون دل بشد از دست ببستی در کردار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
آن خوشخویی وخوش سخنی بد که دلم را
در بند تو افکند و مرا کرد چنین زار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
یکبار بدیدار مرا شاد کن ای دوست
گر هیچکسی شاد شده است از تو بدیدار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
خوارم بر تو، خوار چه داری تو رهی را
من بنده میرم نبود بنده او خوار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
میر همه میران پسر خسرو ایران
بواحمد بن محمود آن ابر درم بار
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
ابر درمش خواندم و این لفظ خطا بود
محتاج شد این لفظ که گفتم به ستغفار