افتاده به زحمت -‌وطن ازکید اجانب

این گوهر پر شعشعه درکام نهنگ است

کوبد در شاهی -‌قجر از مهملی ما

ما بی‌خبر و دشمن طماع زرنگ است

آن هوچی بی‌دین -‌زره دین فکند هو

این قافله تا حشر درین بادیه لنگ است

ما ملت کودک -‌شده بیهوده از آن شاد

عیناً مثل ملعبهٔ شهر فرنگ است

ننگ‌است - که‌ننگین شود این نیت احرار

این‌صحبت‌اصلاح‌وطن‌نیست که‌جنگست

از ما چه توقع -‌به قبال صف قاجار

کاین فرقه برین گله شبان نیست پلنگست

جمهوری ایران -‌سر دین را نتراشد

این‌حرف درین مملکت امروز جفنگست

خوابی -‌وتو را هست شب وروز نگهدار

آن کس که‌پی‌حفظ‌تو دستش‌به‌تفنگ است

خرم دل مرغان گلستان سعادت

کایشان چو مگس در طلب شهد عبادت

ما همچو جعل در پی سرگین شقاوت

ایشان چو ملخ در پس زانوی ریاضت