گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹۵

 

در چاره مرهم بدل پاره بماندم

از چاره گری بود که بیچاره بماندم

هر بار امید نظری داشتم این بار

نومید ز دیدار تو یکباره بماندم

جان رخت سفر بست و تو از دیده برفتی

[...]

اهلی شیرازی
 
 
sunny dark_mode