گنجور

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۱۳

 

از دوست بهر چیز چرا بایدت آزرد

کین عشق چنین باشد گه شادی گه درد

گر خوار کند مهتر خواری نبود عیب

گر باز نوازد شود آن داغ جفاسرد

صد نیک بیک بد نتوان کرد فراموش

[...]

۴ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل اول - حکایات کرامات شیخ » حکایت شمارهٔ ۱۵

 

از دوست پیامآمد کاراسته کن کار

اینست شریعت

مهر دل پیش آر و فضول از ره بردار

اینست طریقت

۲ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته » حکایت شمارهٔ ۱۹

 

ساقی تو بده باده و مطرب تو بزن رود

تا می‌خورم امروز کی وقت طرب ماست

می هست و درم هست و بت لاله رخان هست

غم نیست و گر هست نصیب دل اعداست

۲ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته » حکایت شمارهٔ ۹۷

 

یک دم زدن از حال تو غافل نیم ای دوست

صاحب خبران دارم آنجا کی تو هستی

۱ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته » حکایت شمارهٔ ۱۱۳

 

هر باد کی از سوی بخارا بمن آید

زوبوی گل و مشک و نسیم سمن آید

برهرزن و هر مرد کجا بروزد آن باد

گوید مگر آن باد همی از ختن آید

نه نه زختن باد چنان خوش نوزد هیچ

[...]

۶ بیت
محمد بن منور
 

محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » ابیات » بخش ۵

 

ای ساقی پیش آر ز سرمایۀ شادی

زان می که همی تابد چون تاج قبادی

زان باده که با بوی گل و گونۀ لعلست

قفل دَرِ گُرمست و کلید درِشادی

۲ بیت
محمد بن منور