گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۱ - ایضاً

 

چون گشت سوار آنک بهنگام سواری

جولانگه که پیکر او عالم بالاست

زد پاشنه بر استر و از جای بر انگیخت

ز انسان که ازو استرک خسته امان خاست

استر چو بتنک آمد ازو بانک بر آورد

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۲ - وله

 

تا چند کنی عرض عروض ای ز جهالت

ناکرده جوی حاصل و مغرور بتحصیل

بس زن که بود نادره گوی و سخن آرای

نی همچو شما غرّه بدرّاعه و مندیل

از وزن چه پرسید که بیرون ز شمارست

[...]

خواجوی کرمانی
 
 
sunny dark_mode