ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۱
آن دم که حدیث عاشقی بشنودم
جان و دل و دیده را به غم فرسودم
میپنداشتم عاشق و معشوق دواند
چون هر دو یکیست من خود احول بودم
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۲
عمری به هوس باد هوی پیمودم
در هر کاری خون جگر پالودم
در هر چه زدم دست زغم فرسودم
دست از همه باز داشتم آسودم
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۳
من از تو جدا نبودهام تا بودم
اینست دلیل طالع مسعودم
در ذات تو ناپدیدم ار معدومم
وز نور تو ظاهرم اگر موجودم
ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴۳۴
هرگز نبود شکست کس مقصودم
آزرده نشد دلی ز من تا بودم
صد شکر که چشم عیب بینم کورست
شادم که حسود نیستم محسودم
قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۴
از بهر تو گنج خویشتن پالودم
پالودم گنج و درد دل بزودم
هر چند ترا جز از وفا ننمودم
یک روز نکردی بوفا خشنودم
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۳
ای طبع چو آتش از تو بس خوشنودم
کاندر فکرت همی نمایی دودم
چون نیست زمانه تمامت سودم
ارجو که به کام دل رسانی زودم
باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰
در جستن جام جم جهان پیمودم
روزی ننشستم و شبی نغنودم
ز استاد چو وصف جام جم پرسیدم
آن جام جهان نمای جم، من بودم
عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۵
عمری چو فلک ز تگ نمیفرسودم
تا همچو زمین کنون فرو آسودم
صدباره همه گرد جهان پیمودم
چندان که شدم، حجاب من، من بودم
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۴۵
ز اول که حدیث عاشقی بشنودم
جان و دل و دیده در رهش فرسودم
گفتم که مگر عاشق و معشوق دواند
خود هر دو یکی بود من احول بودم
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » در مرثیهٔ فرزند دلبند سلطان بخت طاب ثراها » شمارهٔ ۲۱
در درد فراق یک زمان نغنودم
وز حادثه چرخ دمی ناسودم
آن نور دو دیده ام تلف شد ناگاه
از دیده شد و ز دیده خون پالودم
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۸۳
عمری به هوس باد هوا پیمودم
در هر کاری خون جگر پالودم
در هر چه زدم دست ز غم فرسودم
دست از همه بازداشتم آسودم
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۷
در عشق، به جز زیان ندارد سودم
از تیرگی اختر خود خشنودم
از بخت سیاه، بر سرم منتهاست
چون لاله، چراغ روشن است از دودم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵ - ابوالوفای خوارزمی
من از تو جدا نبودهام تا بودم
این است دلیل اختر مسعودم
در ذات تو ناپدیدم ار معدودم
در نور تو ظاهرم اگر موجودم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۴ - زین الدّین نسوی قُدِّسَ سِرُّه
در جستن جام جم جهان پیمودم
روزی ننشستم و شبی نغنودم
ز استاد چو وصف جام جم بشنودم
خود جام جهان نمای جم من بودم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵ - ابوالوفای خوارزمی
من از تو جدا نبودهام تا بودم
این است دلیل اختر مسعودم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵ - ابوالوفای خوارزمی
در ذات تو ناپدیدم ار معدودم
در نور تو ظاهرم اگر موجودم
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸
هرچند طریق تجربت پیمودم
در نیک و بد خلق نظر بنمودم
کس را بگناه خود ندیدم یعنی
از جمله گناه کار تر من بودم