اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۳
خواهی که ببینی دلِ کارآگه را
و از خود به خدا عیان ببینی ره را
بر تختِ درون نشان به شمشیرِ زبان
شاهنشهِ لا اله الّا الله را
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۲۴
خواهی که به منزل برسانی ره را
در مملکتِ ابد ببینی شه را
بر خالص و مخلص تو طلب لازم دان
لالایی لا اله الّا الله را
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰
از ذکر بسی نور فزاید مه را
در راه حقیقت آورد گمره را
هر صبح و نماز شام ورد خود ساز
این گفتن لا اله الا الله را
حکیم نزاری » رباعیات » شمارهٔ ۲
کردیم به ناکام بسیج ره را
بگذاشته بیهوده دل ابله را
گفتم مگر از وصل شبی عید کنم
چون ابر حجاب شد ندیدم مه را
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳
بگشای «نظیری » نظر کوته را
تو راه شناسی نشناسی چه را
ای دور که در شب به کمان می تازی
موسی به عصا روز رود این ره را
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۶
باید به مدارا طلبید آن مه را
سرعت نبود هنر دل آگه را
زنهار چو انگشت به هنگام شمار
افتان خیزان به سر رسان این ره را
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۷
کی قدر شود بلند هر کوته را؟
در خور نبود شهی، گدای شه را
خورشیدی عشق گو مجو ماه دگر
آخر نه بس است ماهبودن مه را؟