گنجور

صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۱

 

از دست رقیبم ارچه دل بود فگار

اما نه چنین به حسرت روی تو زار

جز من که ز قرب روبه غربت کردم

نارفته به پای خود کس از خلد به نار

صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲

 

برجور رقیب کش خوشی کاوش ماست

خرسندم اگر چه دورم از بزم تو خواست

کز قرب ورا پایه ی عزت نفزود

وز بعد مرا مایه خواری ها کاست

صفایی جندقی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode