گنجور

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۲ - نوری مازندرانی

 

وحدت چه بود قاهر و کثرت مقهور

در هرچه نظر کنی بود حق منظور

در مظهر کثرت است وحدت قاهر

در مجمع وحدت است کثرت مقهور

رضاقلی خان هدایت
 

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴

 

از علم بود عمل «وفایی» منظور

گر، بی عمل است جمله کبر است، و غرور

علمی که به پیش عالم بی عمل است

مانند چراغ باشد اندر، کف کور

وفایی شوشتری
 

ملک‌الشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۰۱ - در وصف بینش نامی که مژگانی سفید و چشمانی کم‌ دید داشت

 

آن چشم‌ سفیدی که بود چشمش کور

درکشور ما گشته به بینش مشهور

بیهوده کنند نام کاکا الماس

برعکس نهند نام زنگی کافور

ملک‌الشعرا بهار
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۷

 

ای غافل نشناخته زنگی از حور

وز جهل نداده فرق ظلمت از نور

عالم همه پر صدا ولی گوش تو کر

دنیا همه با ضیا ولی چشم تو کور

فرخی یزدی
 

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۸ - در انتقاد از دادگستری

 

این خانه ویرانه که تا نفخه صور

چون جغد کند در آن نشیمن منصور

عدلیه بود به اسم و ظلمیه به رسم

بر عکس نهند نام زنگی کافور

فرخی یزدی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷

 

از روز ازل هماره تا یوم نشور

از آنچه که دور میزند چرخ یدور

یکدور غرض ز آن همه دور است آنهم

دوری که در آن دور علی کرد ظهور

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode