خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۰
با سرو قدی تازهتر از خرمن گل
از دست منه جام می و دامن گل
زان پیش که ناگه شود از باد اجل
پیراهن عمر ما چو پیراهن گل
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۱
پیراهن گل دریده شد بر تن گل
شلوار تو بینما چو پیراهن گل
ای خرمن کون تو به از خرمن گل
جایی که بود کون تو کون زن گل
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۱
ابر آمد و کرد پر گهر دامن گل
زیرا همه دامنست پیراهن گل
ما نیز نهیم رخت پیرامن گل
پیمانه همی زنیم در خرمن گل
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۲
عشّاق بر آمدند پیرامن گل
یکباره زدند دست در دامن گل
وز بس که همی کشند پیراهن گل
آنک بهزار شاخ شد بر تن گل
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۳
آتش چو فکند باد در خرمن گل
بر خاک چکید آب پیراهن گل
ای ساقی می دست تو و دامن گل
وی دختر رز خون تو در گردن گل
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۸
آمد گه آن که خوش بود دامن گل
آمد به فغان هزار پیرامن گل
در صبحدمی نسیم کویش بدمید
زان روی چنان درید پیراهن گل
ابن حسام خوسفی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۸
بشکفت شکوفه باز چون خرمن گل
سبزه بکشید حلّه در دامن گل
در تاک نگر که با سر افرازی خویش
کرده است به ناز دست در گردن گل
اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۶۶
ساقی تو بحسن صورتی خرمن گل
من خار و لیک خاری از گلشن گل
گل نیست ولی ببوی گل هست عزیز
خاری که در آویخته در دامن گل