گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۱

 

شب نیست که اشک من بقلزم نرسد

آهم ز بر طارم هفتم نرسد

زینقوم که گر نیزه کنی در کو نشان

سر بر زند از حلق و بمردم نرسد

۲ بیت
ابن یمین
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۲۱

 

دست تو بشاهدان عالم نرسد

ورهم برسد زور وزرت هم نرسد

قانع بیکی اگر شوی جمله تر است

ور جمله طلب کنی بجز غم نرسد

۲ بیت
اهلی شیرازی