گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵۴

 

در پای گل از دست منه ساغر مل

بیمل نتوان برد بسر موسم گل

اکنون نکنی نشاط کی خواهی کرد

شاهد گل و گردان مل و مطرب بلبل

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵۵

 

در حیرتم از روی تو ایماه چکل

کآن صورت زیبا ز چه آبست وز گل

تا داد مرا حسن تو پروانه عشق

چون شمع بسر میرودم دود ز دل

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۵۷

 

پیوسته ز رویت ایمه مهر گسل

پروانه نور میبرد شمع چکل

گر خون دلم خوری حلالت کردم

لیکن نکنم هجر دلازار بحل

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

روزی که دلم شدی بخوبان مایل

بودی ز وصالشان مرادم حاصل

آنروز چنان شد که نمیاید باز

و آن میل که داشت همچنان دارد دل

ابن یمین
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ٩ - مستزاد

 

بر حکم قضا باشد

در غی و رشاد دل

ابن یمین
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

تا بتوانی زیارت دلها کن

کافزون ز هزار کعبه آمد یک دل

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

در راه خدا دو کعبه آمد حاصل

یک کعبۀ صورت است و یک کعبۀ دل

شیخ محمود شبستری
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۶

 

نادیده تمام روی آن ماه چگل

دل در سر دیده رفت و جان در سر دل

هر طرف که از میان او بربستم

بیرون ز کمر هیچ نیامد حاصل

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۸۳

 

هر صبح که از پرده برون آید گل

وز مرغ سحر در چمن افتد غلغل

گلبانگ زند بلبله چون بلبل مست

کای مطرب خوش سرای قل قل قل قل

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » رباعیات » شمارهٔ ۸۷

 

ای مهر رخت مشعله ی دیده ی دل

آشوب غمت مشغله و توده ی گِل

جان در سر رشته ی تو نتوانم کرد

زیرا که ازین هیچ نگردد حاصل

خواجوی کرمانی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۱

 

امسال مکرر است وقت گل و مل

وز غم سر و برگ ندارد بلبل

با آن همه شوکت ز پریشانی وقت

بی تیغ و سپر برون نمی‌آید گل

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۲

 

ای کارگزاران درت شمس و زحل،

در مملکت تو سایه‌ای میر اجل

ای شمه‌ای از لطف تو درباره نحل

وی آیتی از صنع تو در شان عسل

سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۴

 

در باغ بهشت اگر نباشی خوشدل

می‌دان به یقین که خوش نیاید منزل

بی برگ نوای عیش و عشرت چه بود

از برگ و گل و نوای بلبل حاصل

سلمان ساوجی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۸۵

 

گل گفت به خنده صبحدم با بلبل

تا کی بود از تو در جهان این غلغل

من می روم و بار سفر می بندم

بیچاره مکن تو خوی با صحبت گل

جهان ملک خاتون
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۲

 

در صبحدمی که خوش سراید بلبل

در باغ فتد ز عشق رویش غلغل

گفتا چه کنم ناله ز جان گر نکنم

در عشق رخ گلی و گفتم مل مل

جهان ملک خاتون
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۳

 

ای جان و جهان کرده من اندر سر دل

و افتاده منم ز دل به چاهی مشکل

مشکل تر ازین واقعتی نیست مرا

کز یار بجز غصّه ندارم حاصل

جهان ملک خاتون
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » در مرثیهٔ فرزند دلبند سلطان بخت طاب ثراها » شمارهٔ ۲۰

 

هرچند جهان کرد شهان را در گل

شاهان جهانند جهان را مایل

سلطان بختم هر دو جهان کرد خراب

این گشته جگر کباب و آن سوخته دل

جهان ملک خاتون
 

شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹۱

 

بنشین به در خلوت دل ای کامل

مگذار که غیر او درآید در دل

زیرا که اگر غیر در آید به وثاق

آسان تو ، دشوار شود حل مشکل

شاه نعمت‌الله ولی
 

نظام قاری » دیوان البسه » رباعیات » شمارهٔ ۱۳

 

پیراهن شسته ام دو صدره ایدل

پوسیده و لته شده و بیحاصل

دیدم بدکان گیوه کش و ین گفتم

(سبحانک ما خلقت هذا باطل)

نظام قاری
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۷
sunny dark_mode