گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۷

 

گوشت سوی عاقلان غافل‌وش باد

چشمت سوی صوفیان دردی کش باد

بی روی تو آب دیده‌ها آتش باد

بی وصل تو روز نیک را شب خوش باد

سنایی
 

مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۷۰

 

پیوسته خرابات ز رندان خوش باد

در دامن زهد و زاهدی آتش باد

آن دلق به صد پاره و آن صوف کبود

افتاده به زیر پای دُردی‌کش باد

مهستی گنجوی
 

مهستی گنجوی » دیوان اشعار » رباعیات «نسخهٔ دوم» » شمارهٔ ۶۵

 

پیوسته خرابات ز رندان خوش باد

در دامن زهد زاهدان آتش باد

آن دلق دو صد پاره و آن صوف کبود

افتاده بزیر پای دردی کش باد

مهستی گنجوی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۰

 

خورشید غلام آن رخ مه وش باد

تیرستم ترا دلم ترکش باد

در خاک در تو مرد خوش خوش دل من

یا رب که دعا کرد؟ که خاکش خوش باد

کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۵۲

 

صد سال بقای آن بت مهوش باد

تیر غم او دل من ترکش باد

بر خاک درش بمرد خوش خوش دل من

یارب که دعا کرد که خاکش خوش باد

مولانا
 

مولانا » فیه ما فیه » فصل چهل و سوم - هر کسی چون عزم جایی و سفری می‌کند

 

صد سال بقای آن بت مه‌وش باد

تیر غم او را دل من ترکش باد

بر خاک درش بمرد خوش خوش دل من

یا رب که دعا کرد؟ که خاکش خوش باد

مولانا
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۴

 

امشب می درد آسمان بی ‌غش باد

در خرمن صبح این شب ما آتش باد

خورشید اگر ز رشک امشب سوزد

نوروز جهان تویی که روزت خوش باد

فصیحی هروی
 
 
sunny dark_mode