گنجور

خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۸

 

گویند بهشت و حور و کوثر باشد

جوی می و شیر و شهد و شکر باشد

پر کن قدح باده و بر دستم نه

نقدی ز هزار نسیه خوش‌تر باشد

خیام
 

خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۹

 

* گویند: بهشت و حور و کوثر باشد،

جوی می و شیر و شهد و شکّر باشد؛

پر کن قدح باده و بر دستم نه،

نقدی ز هزار نسیه بهتر باشد.

خیام
 

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۷۱

 

هر شب که وصال یار دلبر باشد

شب زورق و ماه باد صرصر باشد

وان شب که فراق آن سمن بر باشد

شب کشتی و آفتاب لنگر باشد

امیر معزی
 

خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۵

 

تا در لب تو شهد سخنور باشد

نشگفت اگر شهد تب آور باشد

شاید که تب تو حسن پرور باشد

خورشید به تب لرزه نکوتر باشد

خاقانی
 

عطار » مختارنامه » باب چهلم: در ناز و بیوفائی معشوق » شمارهٔ ۲۳

 

گفتم: «چو تنم ضعیف و لاغر باشد

دل در برت از سنگ قویتر باشد»

گفتا: «بی شک چو من به میزان کشمت

زر بیش دهی چو سنگ در بر باشد»

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۸

 

آن را که چو تو نگار در خور باشد

باید که ز سیم و زر توانگر باشد

در گوش تو هر سخن که بی‌زر باشد

از حلقهٔ تو میان‌تهی‌تر باشد

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۹

 

ساقی که بلطف سمن تر باشد

زنجیر برونهی نه در خور باشد

نی نی غلطم ساق تو آبیست روان

زنجیر بر آب خود نکو تر باشد

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۰

 

گر قامت بنده زین بخم تر باشد

بر پای بسان چنبرش سر باشد

هم عاقبت از زلف تو برخور باشد

کآخر گذر رسن بچنبر باشد

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۱

 

لعل لب او که درج گوهر باشد

در وی چو زبان نهی نه در خور باشد

گر خرد نیامد لب او عیبی نیست

یا قوت بزرگ قیمتی تر باشد

کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹۰

 

گر هر دو جهان ز خار غم پر باشد

از خار بترسد آنکه اشتر باشد

ور جان و جهان ز غصه آلوده شود

پاکیزه شود چو عشق گازر باشد

مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳

 

آن را که جمال ماه پیکر باشد

در هرچه نگه کند منور باشد

آیینه به دست هرکه ننماید نور

از طلعت بی‌صفای او در باشد

سعدی
 

نظام قاری » دیوان البسه » رباعیات » شمارهٔ ۶

 

دستار که آن بیعلم زر باشد

چون ریشه سر درونش ابتر باشد

گیرم که کلاهش افسر خور باشد

(آنرا چه کند زر چونه بر سر باشد)

نظام قاری
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۱

 

هر چیز که نوبهار و نوبر باشد

چون پیر شود ضعیف و لاغر باشد

اما می تلخ وعشق شیرین دهنان

هر چند کهن شود جوان تر باشد

اهلی شیرازی
 

میلی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۵

 

خوبی تو و حسن غیرپرور باشد

من عاشق و عشق غیرت‌آور باشد

بینی به چنین حال و ز رحمم نکشی

وین رحم تو بی‌رحمی دیگر باشد

میلی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۲۴۷

 

خورشید همین نه ذره پرور باشد

فیضش به همه جهان برابر باشد

آیینه ز هم شاه و گدا نشناسد

سازنده او گرچه سکندر باشد

قدسی مشهدی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۶

 

آتش اگرت ز عشق در سر باشد

کسی زیر سر تو بالش پر باشد؟

عیب است که با دعوی پرداختگی

چون آینه ات خانه مصور باشد

واعظ قزوینی
 
 
sunny dark_mode