باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۶
ای دل ز غبار تن اگر پاک شوی
تو روح مقدسی، بر افلاک شوی
عرش است نشیمن تو، شرمت بادا
کآیی و مقیم خطهٔ خاک شوی
عطار » وصلت نامه » بخش ۶۴ - و له ایضاً
تا چند زمرگ غمناک شوی
آن به که ز اندیشهٔ خود پاک شوی
یک قطرهٔ آب بودهٔ اول کار
تا آخر کار یک کف خاک شوی
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الرابع: فی الطهارة و تهذیب النفس و معارفها و ما یلیق بها عن ترک الشهوات » شمارهٔ ۳۲
ای دل تو گر از غبار تن پاک شوی
تو روح مطهّری بر افلاک شوی
عرش است نشیمن تو شرمت ناید
کآیی و مقیم خطّهٔ خاک شوی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸۷
اندر ره حق چو چست و چالاک شوی
نور فلکی باز بر افلاک شوی
عرش است نشیمن تو شرمت ناید
چون سایه مقیم خطهٔ خاک شوی
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۶۰
در روزه چو از طبع دمی پاک شوی
اندر پی پاکان تو بر افلاک شوی
از سوزش روزه نور گردی چون شمع
وز ظلمت لقمه لقمهٔ خاک شوی
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۷۳
ای آب بقا اگر ز گل پاک شوی
آیینه لعبتان افلاک شوی
آلودگی تن از صفا دورت کرد
مگذار که در همین صفت خاک شوی
قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۶۴۳
تا کی مشغول عالم خاک شوی
وز بود و نبود شاد و غمناک شوی
زین هستی موهوم اگر پاک شوی
از خیل مجردات افلاک شوی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۹ - بدیهی سجاوندی
ای نفس گر از غبار تن پاک شوی
تو روح مجردی بر افلاک شوی
عرش است نشیمن تو شرمت ناید
کایی و مقیم خطّهٔ خاک شوی