گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۹۷

 

سوگند به خاک قامت چالاکش

نی نی که به جان نازنین پاکش

خوردم که اگر زیارتش دریابم

در رخ مالم چو آب حیوان خاکش

مجد همگر
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۱

 

این خانه که سقف باشد از افلاکش

نتوان ز بلند و پست کردن پاکش

یک خشت درین بنا نیابی هموار

نابیخته گل شده‌ست آری خاکش

قدسی مشهدی
 

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۲

 

خورشید که از پی بروند افلاکش

باید جستن به دیده نمناکش

خاکش ارزد به خون صد چشمه خضر

آبی که خورد به راه دریا، خاکش

قدسی مشهدی